نکته : اسپویل در این مقاله بسیار زیاد است و فیلمنامه تقریبا به طور کامل لو خواهد رفت

 

http://s8.picofile.com/file/8333865926/videoblocks_breaking_bad_intro_template_rtc1qu8y_p_thumbnail_full09.png

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه : دنیای برکینگ بد بر خلاف مجموعه های فانتزی نظیر مارول و دی سی یک دنیای کاملا واقع گرایانه می باشد که اصولا قرار نبوده اینگونه شود اما موفقیت مجموعه اصلی و کاراکتر پردازی فوق العاده ، منجر شد که عوامل تولید حیفشان بیاید که چنین کاراکتر هایی فقط همین چند قسمت را داشته باشند و این شد که اسپین اف این سریال نیز ساخته شد ، به قول یکی از عوامل " بهتره با ساول تماس بگیری " چیزی نیست که انتظار دارید اما همانی است که نیاز دارید ! در این سریال به قدری بر کاراکتر های برتر مجموعه زوم شده است که شما احساس میکنید در حال زندگی با ایشان هستید ! یک نگاهی به کاراکتر های فیلم های دنیای مارول بیندازید ، مثلا در مردان ایکس جز " جین " و " ولورین " و " پروفسور اکژاویر " و " مگنتو " و شاید اندکی اسکات و جدیدا ددپول اصولا ما بقی سر و ته یـ کرباسند ! فقط قدرت هایشان متفاوت است و در بهترین وضعیت جبهه گیری می کنند ، در اونجرز ، کارکتر ها ، شخصیت مند ترند اما تناسب عملکردی ندارند ! بر فرض مثال یک دفعه قوی میشوند یک دفعه کلا یادشان میرود دست و پا دارند ! دیدیم که گویا دکتر استرنج در مبارزه با تانوس کلا " گوسفند " شد و یادش رفت تانوس را در زمان گیر بیندازد یا مثلا مانند فصل هفت گیم اف ترونز ، این جماعت هم یادشان رفت همیشه " گپ هواپیمایی " داشتند ! و عصر اولتران یک فیلم هندی عاشقانه " هالک - بلک ویدو " شده بود و در " جنگ ابدیت " جمعا شاید 7 ثانیه احساسات این دو را دیدیم ! و گفتم که " گپ هواپیمایی " فراموش شد در حالی که روال برکینگ بد در عین ثبات ، جذاب و رو به جلو هم هست یعنی اگر ده جلسه پشت سر هم " جلسه گفتار درمانی جمعی جسی " را ببینید یکی از دیگری جذاب تر است چراکه شدت واکنش جسی بیشتر شده و هر پیشنهادی که یکی از اعضا می دهد جسی را به یاد کار هایی که انجام داده می اندازد ! جدای از ان اصولا سکانس بی معنا نداریم ! برفرض مثال والتر وقتی در مشکلاتش بیشتر فرو میرود شما صدای پشه را می شنوید ! ( کسایی که دیدن میدونن منظورم چیه ) یا وقتی جسی مجبور شد فردی را در اسدی حل کند و خونش را بشوید از خوردن سیب زمینی با سس گوجه دچار چندش میشد ! و نکته ای دیگر اینکه سکانس های اکشن با واقعنمایی و فضا سازی دقیق ، جذاب میشد نه با کمیت گرایی و اینکه مثلا والتر بیاید مثل راک ! با یک تیربار 10 هزار نفر را به گلوله ببندد ! بلکه فقط با ماشین از روی یکی رد میشود که شما احساس میکنید استخوان های خودتان شکسته ! انهم وقتی که اصلا انتظارش را ندارید چنین اتفاقی بیفتد و اینکه این فیلم از " بدمن " ها و شرور های " یو ها ها ها !!! " بدور است و ادم بداش هم یک ادم اند نه هیولا و از همه مهم تر اینکه پلیس بی تفاوت نیست و صد البته مردم ! لذا کاملا به شما حس یک دنیای واقعی را میدهد ، وقایع زنجیروار هستند و ممکن است خانم همسایه سگی را اذیت کند و ان سگ به یک فرد پارس کند و ان فرد بترسد و پای برود در جوب و از این مقوله نا راحت شود و برود سر کار و انروز کارمندی خطا کند و این فرد عصبانیت سگ را سر این فرد خالی کرده و کارمند سر همسرش ! و همسرش فکر کند این پی زن دیگری است و تحقیق کند و لابه لای تحقیقش پی ببرد یکی از دوستان همسرش او را زیر نظر می گیرد ، زن میخواهد اقدامی کند اما ان دوسته یک مزدور است و برای اینکه رازش فاش نشود زن را می کشد و اتفاقا برادر این خانم پلیس است و جز " انگیزه نزاع " چیزی یافت نمیکند که انهم مربوط به شوهر این خانم است اینجاست که مجبور میشود وکیل بگیرد ! و در جلسه دادگاه وکیله پیروز میشود و پلیسه کینه وکیل را می گیرد و او را تحت نظر گرفته و دنبال اتو است که ارتباط وکیل و قاچاقچیان مواد را می فهمد ! این برای مثال بود حال تصور کنید اگر حوادث جذاب و هیجانی برکینگ بد به یکدیگر مربوط باشند چه شاهکاری از اب در می اید ، الکی نیست که رتبه یک سریال ها ، ثبت شده با رای منتقدین 100 از 100 ( یا 99 از 100 ) و عنوان " ارزشمندترین سریال " در گینس است

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها